ساعت ۱۰ صبح بود و آقا رضا باز هم داشت با آن روزنامه کشتی میگرفت. عینک قدیمیاش دیگر جواب نمیداد؛ انگار کلمات داشتند روی کاغذ رژه میرفتند و فرار میکردند. دخترش گفت: «بابا، چرا نمیری اون عینک رو عوض کنی؟ سردرد گرفتی!»
آقا رضا چیزی نگفت، فقط عینکش را برداشت و با گوشه پیراهنش تمیز کرد. اما توی دلش غوغا بود. خودش بهتر از هرکسی میدانست که نمره چشمش تغییر کرده. اما ماه، ماهِ پُرخرجی بود. حقوق بازنشستگی هم که… بگذریم. حسابوکتابها اجازه نمیداد همین الان چند میلیون تومان برای یک فریم و عدسی باکیفیت هزینه کند. آن هم وقتی که میخواست برای تولد نوهاش کادو بخرد.
بین دوراهی «سلامت چشم» و «مدیریت جیب»، معمولاً دومی برنده میشود. این قصه تکراری خیلی از ماست. یک عمر پای تختهسیاه یا پشت میز اداره، جوانیمان را گذاشتیم و حالا که وقت استراحت است، چشمهایمان یاری نمیکند.
اما صبر کنید، قرار نیست با تاری دید بسازید!
ما فکر کردیم چرا باید کسی که ۳۰ سال حق بیمه داده یا پای کلاس درس ایستاده، دغدغه قیمت عینک را داشته باشد؟ داستان عوض شد وقتی آقا رضا فهمید قضیه عینک طبی اقساطی یک شعار تبلیغاتی نیست؛ یک راهکار برای حفظ سلامت بینایی و عزت نفس است.
تصور کنید:
-
وارد میشوید، بهترین فریم را که واقعا به صورتتان میآید انتخاب میکنید (نه ارزانترین را).
-
بهترین عدسی را سفارش میدهید که چشمتان اذیت نشود.
-
و موقع پرداخت؟ خبری از خالی شدن یکباره حساب بانکی نیست.
ما در عینک سینوهه کرج طرحی راه انداختیم مخصوص فرهنگیان و بازنشستگان. بدون منت، بدون کاغذبازیهای عجیبوغریب بانکی. چون معتقدیم دیدن لبخند واضح نوهها، یا خواندن راحت یک کتاب در عصر جمعه، نباید معطل «سر برج» بماند.
اگر شما هم مثل آقا رضا هستید و مدتهاست تعویض عینک را عقب میاندازید، بیایید این پرونده را همین امروز ببندیم. چشمان شما سرمایه شماست، نگذارید تار شوند.
تماس با ما: 02636203541
مطالعه بیشتر:



دیدگاهتان را بنویسید